در دوران حکومت عمر خلیفه دوم به دستور وى عبدالله بن عبدالله با سمت فرماندهى لشکر مأمور فتح اصفهان گردید.
وى مردى شجاع و دلیر بود و از اشراف صحابه و سران انصار به شمار میرفت. عبدالله راه اصفهان را در پیش گرفت که در آنجا لشکرى از مردم اصفهان گرد آمده بودند.
حاکم اصفهان در این زمان فاذوسقان بود. عبدالله و لشکریانش در کنار جى در مقابل لشکرى که از مردم اصفهان فراهم آمده بود فرود آمدند و نهایتاً دو لشکر در مقابل یکدیگر صف آرائى نمودند. ناذوسقان به عبدالله گفت تو یاران مرا مکش، من نیز از کشتن یاران تو دست نگه میدارم. بیا من و تو با هم پیکار کنیم اگر من ترا کشتم لشکر تو باز میگردند و اگر تو مرا کشتى یارانم با تو صلح میکنند.
عبدالله پذیرفت و گفت تو نخست حمله میکنى یا من بر تو حمله کنم. فاذوسقان گفت من اول حمله میکنم و با نیزه به عبدالله حمله برد. ضربتى که بر او وارد آمد به قربوس زین خورد، آن را بشکست و بندهاى زین را پاره کرد و زین افتاد و عبدالله را به زمین افکند ولى او همچنان راست ایستاد، جستى زد و بر اسب بدون زین نشسته و به طرف فاذوسقان نعرهزنان حمله کرد. فاذوسقان گفت من دیگر با تو سر جنگ ندارم. تو را مردى کامل یافتم. به همراه تو تا لشگرگاهت میآیم و با تو صلح میکنم و شهر را به تو تسلیم مینمایم. سپس هر کس خواست در شهر بماند و به شما جزیه دهد و هر کس نخواست آزاد است به هر کجا که خواهد برود. عبدالله گفت در این شرایط با تو موافقم و ابوموسى اشعرى وقتى که عبدالله با فاذوسقان صلح کرده بود به اصفهان رسید، عبدالله و ابوموسى به اصفهان داخل شدند و خبر فتح را به عمر نوشتند.
عهدنامه فتح اصفهان اینگونه نگارش یافت:
«بسم الله این عهدى است از عبدالله با فاذوسقان و اهل اصفهان و دور وکنار آنکه شما تا هنگامی که جزیه میپردازید در امان خواهید بود و جزیه هر کس براساس توانائى اوست که هر سال به کسى که حاکم شهر شماست باید پرداخت شود و این جزیه شامل افراد بالغ است. راهنمائى مسلمانان و اصلاح راههاى آنها و قُوت و راحله یک شبِ مسلمانانى که به شهر میرسند و سوار کردن پیادگان و رساندن آنان تا به کاروانشان برعهده شماست. بر هیچ مسلمان تسلط نخواهید داشت و مسلمانان میتوانند شما را نصحیت کنند. بر شما امان است مادامی که بدین شرایط عمل میکنید و اگر چیزى از مواد این عهدنامه را تغییر دادید و یا دیگرى تغییر داد و او را به ما تسلیم نکردید امان از شما برداشته خواهد شد و اگر کسى از شما مسلمانى را دشنام دهد با نهایت شدت کیفر مییابد و چنانچه کسى را بزند کشته خواهد شد».