عمامه و عبا و لباس بلند که مخصوص روحانیون بود، در قرن قبل از دوران مشروطه عمومیت پیدا کرده بود. چنانچه در شهر اصفهان، ۹۰ درصد مردم از کسبه و غیره معمم بودند. معروف است در زمان ناصرالدین شاه، چراغعلىخان نامى، حاکم اصفهان شده بود. چون معمول بود که عموم طبقات از حاکم تازه وارد دیدن کنند، روزى در تالار بزرگ چهلستون براى پذیرایى بارِعام داده بود، عده اى مردان معمم و عبابدوش وارد تالار شدند.
چراغعلى خان خیال مىکند که آنان علماى شهرند و براى تکریم آنها برمىخیزد و به اندازهاى که درخور مقام روحانیون است به آنها احترام مىگذارد. در ضمن متوجه مىشود که دستهاى همه واردین سیاه است. از روى تعجب علت سیاه بودن دستهاى آنها را سئوال مىکند یکى از آنها جواب مىدهد، ما صنف رنگرز هستیم و از براى عرض تبریک شرفیاب شدهایم. چراغعلىخان از احترام و کرنش بىمورد که به یکعده کارگر کرده بود متغیر مىشود و آنها را بیرون مىکند و سپس به علماى معروف از آنچه گذشته بود شکایت مىکند. علما موافقت مىکنند که کسبه بجاى عمامه سفید، عمامه بخور یا زرد رنگ بر سر بگذاردند.