شیخ لطف ﷲ، مسجدى در اصفهان در میان هزاران مسجد ﻻجوردى این شهر، رو به آفتاب نشسته و تماشاگر گذر تاریخ است این بنا یکی از نفیسترین آثاری است که از زمان صفویه در اصفهان به جـای مانـده است و همچـون جواهرى درخشان در تاریخ معمارى ایرانیان مى درخشد. این مسجد بینظیر در ضلع شرقی میدان نقش جهان و در مقابل کاخ عالی قاپو واقع شده است. شاخصههایی در این مسجد دیده میشود که در زمـان خود کــم نظیر بود. لوییسای کان، معمار برجسته جهانی در بازدیدی که از اصفهان داشت در رابطه با شیخ لطف ﷲ عنـوان کرده –من فقط در عالم خیال و با جوهری از طﻼ و نقره میتوانم چنین اثری را تصور کنم –. پروفسور پـوپ در کتـاب بررسی هنر ایران نوشته است: — به سختی میتوان این اثر را محصول دسـت بشر دانسـت –. و نـیز در جایی دیگر بیان کرده: — کوچکترین نقطه ضعفى در این بنا دیده نمى شود، اندازهها بسیار مناسب، نقشـه طرح بسـیار قوى و زیبا و به طور خﻼصه توافقى است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نماینـده ذوق سرشار زیباشناسى بوده و منبعى جز ایمان مذهبى و الهام آسمانى نمیتواند داشته باشد. — همچنین بـه دلیـل عظمت معمارى و تاریخى این بناى مذهبى ایران، تمبر مشترکى با نقش این بنا و اثرى تاریخى از چین منتشر شـده است.
کتیبههایی درخشان با خط استاد علیرضای تبریزی عباسی، پلان ویژه این مسجد، کاشیکاریهای معرق بسیار نفیس در داخل و خارج گنبد، استفاده از نور طبیعی و رنگهای زیبا همه و همه از جملـه ویژگـی هـای چشـمگیر این بناست. طرح این مسجد در زمانی که نقشه چهارباغ و باغ هزارجریب به مرحله اجراء درآمد ریخته شـد و در دورانـی که معماری صفویه به شکوفایی رسیده بود مورد بهره برداری قرار گرفت. ساخت این مسجد در نیمـه اول قـرن یازده هجری، در سال ۱۰۱۱ هجری قمری ۱۶۰۲ م و به فرمان شاه عباس اول آغاز شد و در سال ۱۰۲۸ هجری قمری ۱۶۱۹ م به اتمام رسید ساخت این مسجد هجده سال به طول انجامید.
معمار این مسجد استاد محمدرضا اصفهانی، پسر استاد حسین بنا اصفهانی بوده است. این مسجد بر خرابههای مسجدی که قبلا در آن محل بوده ساخته شد. این مسجد به نام یکی از علمای بزرگ عصر صفوی به نام شیخ لطف ﷲ بن عبـدالکریم، نامیده شده است.
شـیخ لطف ﷲ یکی از علمای بزرگ عصر صفوی بود. وی از اهالی جبل عامل لبنان بود که مانند شیخ بهایی و برخـی علمای دیگر توسط شاه عباس از لبنان به ایران مهاجرت نموده و ابتدا در مشهد و قزوین و پـس از آن در اصفهان سکنی گزیدند. از آنجا که حکومت صفوی، حکومتی مذهبی بود و به اسﻼم و به خصوص مذهب تشیع بسـیار بها میداد، علمای آن را نیز تکریم میکرد. از سوی دیگر شیخ لطف ﷲ پدر زن شاه عباس بود. از این رو در محـل زندگی شیخ، مسجد و مدرسهای به نام او ساخته شد که در این محل بـه تـدریس دروس فقهـی و جلسـات دینی اشتغال داشت. شیخ بنا به استفتای خود که برگزاری نماز جمعه در غیاب امام زمان را مجاز میشمرد، به اقامه نماز جمعه در این مسجد میپرداخت و مقلدان او نیز به او اقتدا مینمودند. جلو خان مسجد با عقب نشستگی از بدنه شرقی میدان آغاز میشود. بعد از عبور از چهار پله به محوطه سردر میرسیم. قسمت تحتانی دیوارهای این محوطه با سنگ مرمر زرد پوشیده شده است، سکوهای بـزرگ کناری هـم از همین نوع سنگ هستند. در ورودی مسجد به صورت دو لنگه است که از چوب چنار یکپارچه ساخته شـدهاند و پس از گذشت چهارصد سال هنوز پابرجایند. در جلوی مسجد حوض ٨ ضلعی زیبایی قرار داشته که در سـالهای ۱۳۱۶ تا ۱۳۱۸ برداشته شده است. در این زمان پوشش کف گنبد خانـه از جنـس گـچ بوده و پنجـره هـای چوبی منصوب در آن روشنایی زیرزمین را تامین میکرده است.
سردر ورودی این مسجد با مقرنس کاریهای کم نظیر پوشیده شده است. در اینجا تفصیل و پیچیدگی بـا سـادگی پیوند خورده است. این مجموعه دارای ظرافتی تزیینی است که جز در سردر مسجد امام، نظیری نـدارد. امـا سـردر مسجد امام، از این آرامش و سکون خاص نخستین مسجد شخصی شاه عباس بیبهره است. قسمتهای پایینتر با کاشیهای هفت رنگ، با نقوشی از گل و گلدان پوشیده شده است.
این بنا نه دارای مناره است و نه دارای شبستان ورودی حیاط و همچنین ورودی آن پله میخـورد. ایـن خـود از ویژگیهای منحصر بفرد مسجد شیخ لطف الله است که در کمتر مسجدی دیده شده. عدم وجود شبستان و صــحن ورودی این مسجد را به مقتضیات تقارنی میدان نقش جهان قرار گرفتن مسجد رو به روی عمارتعالی قاپو نسـبت دادهاند که در نهایت منجر به این مسئله شده است که نتوان صحنی یا حیاطی رو به قبله برای آن طراحی کرد. یکی از ویژگیهای این مسجد چرخش ۴۵ درجهای است که با محور شمال جنوب دارد که در اصـطﻼح، پاشـنه نامیده میشود. علت وجودی این چرخش این است که در معماری ایرانی -اسلامی، مساجد به گونهای طراحی میشوند که کاربر هنگام ورود به شبستان در جهت قبله قرار گیرد، خالق بنا این دوگانگی را بـه زیبـایی، بـا استفاده از پاشنه مرتفع نموده. چون مسجد در ضلع شرقى میدان واقع اسـت و خـواه و نـاخواه در ورودى مسـجد بـه سـمت مشرق میدان خواهد بود. اگر بنا بود مسجد را نیز به همین جهت مى ساختند کار جهت یابى از لحاظ قبلـه مختل می شد. در اینجا با ایجاد یک راهرو که از ابتداى مدخل مسجد به سمت چپ و سپس به سمت راست مى چرخد بـر این مشکل فائق آمدهاند یعنى اگر چه ساختمان مسجد در مشرق است و از نماى خارجى آن چنین بـر مـى آیـد کـه دیوار جبهه آن در جهت شمال به جنوب است لکن در همین محراب دیوار بنا شده که به سوى قبله اسـت و وقتى به عظمت این فکر پى مى بریم که در بیرون مسجد اثرى از کژى و زاویه به چشم نمـى خـورد، امـا به مجرد ورود ناچاریم قبول کنیم که صحن نسبت به نماى خارجى پیچشى دارد در صورتى که گنبد کوتاه این مسـجد بـه علـت مدور بودن، جهت یا زاویه مخالفى نشان نمى دهد. این گنبد یکى از زیباترین گنبدهاى اصفهان و ایران اسـت. گنبد شیخ لطف الله به واسطه عظمت، ویژگیهای فرمی و بر اثر تزییناتى که با زمینه کرمى با نقش و نگارهایى به رنگ آبى سیر بر سطح آن وجود دارد، خود را از دیگر گنبدها متمایز نموده است. این در حالی است که بیشتر گنبدهایـی که با کاشی پوشش شدهاند، به رنگ آبی و فیروزهای هستند. با گذشتن از در ورودی، وارد هشتی میشویم که شروع راهروی ۲۸ متری تا شبستان است. ایـن راهــرو تمامـا بـا کاشیهای هفت رنگ با رنگ غالب آبی و سبز پوشیده شده است. چند قدم پس از وارد شدن به راهـرو در سـمت راست پنجره مشبکی وجود دارد که دیدی برای ناظر نسبت به شبستان ایجاد میکند و به نوعی ناظر را تشـویق به ادامه مسیر میکند. کمی بعد از آن و در میانه راهرو و قبل از رسیدن به شکستگی، دری در سمت چپ مشاهده میشود که به شبستان زمستانی میرود. این شبستان فضای نه چندان بزرگی است که همان طور که از نامش هم بر میآید برای نمازگذاری در فصول سرد سال مورد استفاده قرار میگرفتـه است. سقف این شبسـتان کوتـاه اسـت و دیوارها و سقف آن بسیار ساده و فاقد تزیینات است. در ادامه و بعد از طی ۱۴ متر از در ورودی راهرو با زاویـه ۹۰ درجه به سمت راست پیچ میخورد. در محل شکستگی پنجرهای از سنگ خارا، به اضـﻼع ۱۰۰در ۷۰ سـانتی متـر وجود دارد. ساخت چنین راهرویی با این مشخصات تزیینی و نورپردازی این فکر را القا میکند که این راهــرو نـه فقط برای حل کردن مسئله قبله، بلکه برای جدا کردن تدریجی عبادت کننـده از هیـاهوی بیرونـی و آمـاده کردن تدریجی وی برای ورود به فضایی دیگرگونه ساخته شده است. از طرفی این راهرو باعث میشود چشم به نور کـم عادت کند. اگر ناظر به یکباره از فضای روشن بیرونی وارد شبستان نیمه روشن میشد، حس عظمـتی که در این حالت ادراک میشود را نمیتوانست تجربه کند مانند زمانی که از بیرون وارد سالن سینما میشویم و چشـم دیـد مناسب ندارد، در این حالت حتی امکان زمین خوردن هم وجود دارد. استاد برای نشان دادن نور به نـاظر، اول نبود آن را بر وی مسجل ساخته است و پس از آن در شبستان ناظر را وارد دنیای نور و رنگ میکند.
بعد از عبور از این راهروی نیمه تاریک، با حالتی غیر منتظره وارد فضای شبستان میشویم. دنیایی از رنگ و نقش و نور. و شاید اینجا و در آن لحظه به فلسفه وجودی آن راهرو پی ببریم. گنبدی ترنجی با نگـاره هـای اسـلیمی بر زمینهای نخودی، که در نوع خود کم نظیر است. نوع گنبد دو پوسته پیوسته و با دهانه ۱۲ متر است. ارتفـاع راس گنبد از سطح زمین ۳۲ متر است. این در حالی است که ارتفاع گنبد مسجد امام ۵۴ متر از کــف اسـت. در اصـطﻼح معماری ایرانی به گنبدی با نسبت ارتفاع به دهانه کم مانند گنبد شیخ لطف الله، گنبد خفتــه میگویند که اجـرای چنین گنبدهایی با توجه به امکانات و مصالح آن زمان، به استادی ماهر نیاز داشت. اگر ارتفاع زیـر گنبــد بیشـتر از حالت کنونی بود شکست نور به کاشی معرق سقف گنبد نمیرسید و آنچه خالق بنا به دنبال آن بـود اتفاق نمیافتاد. این گنبد چنان در زمان خود غیر معمول بوده که در مورد آن افسانههایی گفته شده از جمله مـی گفتـه انـد: محمدرضا بنا اصفهانی در حین کار گذاشتن گنبد، از روحانیانی که دارای کرامات بودهاند میخواسته است که شبها در مسجد بخوابند و مانع از فرو ریختن آن شوند! بناى مسجد بر یک چهار ضلعى استوار است که در قسمت باﻻتر بنا به هشت ضلعى تبدیل شده در نهایت دایره وار به ساقه گنبد مى پیوندد. در واقع تبدیل پﻼن مربع به گنبد دایرهای شکل، که میراث معماری ساسانی است در اینجا بار دیگر خودنمایی میکند. دیوارهاى مسجد شیخ لطف اله براى تحمل سنگینى و فشار گنبد قطور ساخته شدهاند و به طورى که آن را از قسمت پنجرهها اندازه گرفتهاند به یک متر و هفتاد سانتیمتر و در قسمتهاى اصلى به پیش از دو متر هم مى رسد. کف مسجد از سطح میدان باﻻتر است. طول هر ضلع شبستان مربع شکل مسجد ۱۹متر است.
مسجد توسط چهارطاق نمای فیروزهای در وسط و چهار طاق نمای گوشهای، به هشت بخش تبدیل شـده اسـت. در طاق نمای جنوبی محراب قرار گرفته است. محراب مسجد شیخ لطف الله از شاهکارهاى بى نظیر هنر معمـارى و از زیباترین محرابهای است که در مساجد اصفهان مى توان مشاهده کرد. این محراب با کاشـی کـارى معـرق و مقرنس هاى بسیار دلپذیر تزیین شده است. درون محراب دو لوح وجود دارد. نابغه اى که این همه شـکوه و جـﻼل زیبایى و هنر را به این مسجد بخشیده، کسى است که سمت چپ و راست محراب را امضا نموده و خـود را» فقیر حقیر محتاج به رحمت خدا ، محمد رضا بن استاد حسین بناى اصفهانى معرفى کرده است و بعـد از نـام او تاریخ ۱۰۲۸ هجرى ۱۶۱۸ میلادى دیده مى شود. بدنههای داخلی مسجد با کاشی معرق و هفت رنگ با رنگهای براق پوشیده شده است. ازاره و قوسهای وسط هر دیوار با کاشی هفت رنگ، و چهار دیوار گوشهای و گنبد با کاشی معرق پوشیده شدهاند. بعد از کتیبههای دور تا دور، نگارههایی لوزی مانند در گنبد دیده میشوند که تعداد آنها ۳۲ عدد است. در واقع ۴ دیوار به ٨ ضلع، ٨ به ۱۶ پنجره و ۱۶ تبدیل به ۳۲ نگارهها شده است. به تدریج که به مرکـز گنبد نزدیک مـی شویم اندازه این نگارهها کوچکتر میشود که باعث میشود گنبد مرتفعتر به نظر آید. در باﻻی در ورودی از راهرو به شبستان گشودگی بزرگی قرار دارد که برای روشنایی عمومی و به ویژه برای روشن کردن محراب ساخته شده است. از طرف دیگر ساقه گنبد ۶١ پنجره دارد که قسمتی از نور داخلی را تامین میکنند. به دلیل اینکه این پنجرهها در گرداگرد فضا قرار دارند در تمام طول روز قسـمتی از تـابش را وارد فضـای داخلی شبستان میکنند. این بنا بیشتر به یک پرستشگاه نور شباهت دارد تا یک مسجد. همانطور که گفته شد در ساقه گنبد در فواصل منظم پنجرههایی تعبیه شده و در آنها یک جفت شبکه کار گذاشتهاند، یکی داخلی و دیگری خارجی، هر یک شامل نقشهای اسلیمی برجستهای که در آنها فضاهای پروخالی متناسب است، فاصله این دو شبکه از هم ۷۰/١ سانتی متر است چنانکه نور دوباره میشکند. بدین سان نور تلطیف و تصفیه مـی شـود و بـر هزاران سـطح شفاف دیوار و گنبد باز میتابد، همه جا را همچون شبنمی براق فرا میگیرد و یک زیبایی غیرزمینی را نمایان میسازد. امروزه در عکاسی هم از نورپردازی غیر مستقیم استفاده میشود.
باخ میگوید ما همه فقط سایهای هستیم چرا که فقط آنجا که نور هست میتواند سایهای وجود داشـته باشد. در این مسجد به دلیل نورپردازی خاص آن تقریبا سایهای از ناظر ایجاد نمیشود، میتوان گفت به نوعی من مادی از بین میرود و فرد غرق در فضای روحانی میشود خود را فراموش کرده و متوجه امری واﻻ میشود که در بـیرون از این بنا به این کیفیت دست نمییابد. استاد محمدرضا بنا اصفهانی، میتوانست با گذاشتن گشودگیهای بیشتر نور بیشتری به داخل هدایت کند، ولی این هنرمند توانا با گذاشتن همین میزان گشودگی قادر به ارائه نقوش بیشتر به ما شده. یعنی با انتقال نور مهار شده روی کاشیها توجه ما را به تک تک آنها جلب میکند. این هنرمند به نوعی جهان مجازی برای ناظر ساخته که طبیعـت آن در نقوش دیوارها تعریف شده و نوری که از باﻻ آمده به مثابه نور هدایت الهی است که فضای تاریک این جهان طبیعی کوچک را به او مینمایاند. یکی از ویژگیهای حائز اهمیت مسجد شیخ، کتیبههای کار شده در آن است. بیشتر این کتیبهها به خط استاد زمان علیرضا عباسی است و البته یکی از شاگردان او به نام» باقربنا «که در خطاطی از استاد خود کم نداشـت ولی نـام او تحت شعاع نام علیرضا عباسی قرار گرفته و کمتر از او یاد میشود. کتیبه خارجی گنبد مسـجد شیخ لطف الله به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه ﻻجوردی به ترتیب شامل سورههای شــمس و دهـر و کوثـر است. باﻻى پنجره سر در مسجد دو کتیبه به خط نستعلیق وجود دارد که یکى از آنها چنین عبارتى را در بردارد: مایه محتشـمى خدمت اوﻻد على است کتیبه بزرگ و اصلى واقع در سر در مسجد به خط علیرضا عباسى است که با خط ثلث بر کاشیهاى معرق نوشته شده است. اطراف محراب کتیبه هایى به خط علیرضا عباسى و خطاط دیگر که باقر بنا بـوده، دیده مى شود. در این کتیبهها روایاتى از پیامبر اکرم و امام ششم شیعیان امام جعفر صادق نقل شــده اسـت. دو کتیبـه فوقانی داخل مسجد نیز هنر دست علیرضا عباسی است. علیرضا عباسی به آموزش بسیارى از خطاطان آن زمان پرداخت. خط او را در بسیارى از کتیبه هاى موجود در بناهاى تاریخى شهرهایى چون مشهد، قزوین و اصفهان مى توان مشاهده کرد. اشعارى نیز بر کتیبه هاى ضلع هاى شـرقى وغربى به چشم مى خورد که احتماﻻً سراینده آنها شیخ بهایى، عارف دانشمند و شاعر بزرگ دوره صفوى است. شاید بتوان گفت استاد محمدرضا در پی ایجاد فضایی متفاوت بوده اسـت و در واقـع نـه فقـط مسـجد بلکـه حتـی پرستشگاهی برای همه ادیان و فضایی برای متوجه کردن انسان به سوی نوری الهی. به گفته پوپ — هر کس اهل درک و اندیشه عمیق باشد نمیتواند وارد این فضا شود بیآنکه تکان و احساس ناشی از رسیدن به حضور به وی دست ندهد –. دکتر محمد علی اسﻼمی ندوشن این حالت را چنین تفسیر میکند: — آنگاه خود شبستان میآید که زیبایی و آراستگی نازنینش را با نور مﻼیم نوازش کنندهای که دارد، در عین عبادتگاه بودن، آن را شبیه حجلـه گاهی میکند، و در زیر این طاق مدور هوش ربا، و در آغوش رنگها و نگارها ومنحنی هـا و زاویـه هـا و حریر نور، این احساس دوگانه خواهش خاکی و عروج آسمانی به هم آمیخته میشوند حالتی که تنها نظیرش را در شــعر حافظ میتوان یافت. — در راستای نیل به چنین اهدافی بوده که استاد چنین هنرمندانه رنگ و نور و ماده و نقش را در هم آمیخته است.
زیبایی کاشی کاریهای این مسجد اعم از معرق یا هفت رنگ در نوع خود بـی نظیر است. شـروع کاشی کـاری دیوارهای داخلی از پایین با کاشی هفت رنگ است و در قسمتهای باﻻ به کاشی معرق ختم میشود. رنگهایی که به طور غالب در شیخ لطف الله مشاهده میشوند عبارتند از آبی، سبز، نخودی و سفید. تزیینـات کاشی هفت رنگ و معرق با نقوش گیاهیاند. استفاده از کاشی لعابی براق در مجاورت آجرهای مات، ترکیبی خوش آیند از دو بافت متفاوت ایجاد میکند. نقوش دیوارهای این مسجد همه تمثیلی از گیاهان بهشتیاند و هماننـد مسجد جامع عباسی در جای جای آن میتوان حضور این نقوش را دید. رنگ و نقش در این مسجد، بیننده را مسحور خود مـی کند.
موسوی فریدنی در کتاب اصفهان از نگاهی دیگر عنوان کرده: آن آدمها مگر زندگی را چقدر رنگارنـگ و پـر عشوه میدیدهاند. نکتهای که محققین و پژوهشگران بر آن اذعان میکنند اختصاصی بودن مسجد شیخ لطف الله است. یکی از دﻻئـل این مدعا حالت ویژه مسجد و نداشتن صحن و مناره است که در اکثر مساجد اسلامی جز ﻻینفک بناست. شـاید به همین علت است که جهانگردانی که در زمان صفوی از اصفهان بازدید کردهاند، کمتر از این مسجد مطلـبی نگاشتهاند و شاید به این علت باشد که مسجد همسایه شیخ لطف الله یعنی مسجد امام، به علت عظمت خود بیشتر مـورد توجه قرار میگرفته و مسجد شیخ تحت تاثیر آن قرار گرفته است. در مسجد امام از انعکاس صدا و در شیخ لطف الله از انعکاس نور بهره گیری شده است. بهترین زمان بازدید از مسجد شیخ لطف الله نزدیک طلوع و غروب آفتاب است به علت اینکه خورشید نزدیک افق قرار گرفته، بازتاب تابش آن به نقش طاووس وسط گنبد میرسد. انعکاس نور از سطح کاشیها در این حالت بــه گونه است که چیزی شبیه دم طاووس شکل میگیرد. این بنا از زیباترین آثـار جهـانی است که دیـدن آن به هر صاحب ذوقی توصیه میشود